آنچه امروزه محل توجه متخصصان یادگیری بخصوص در زمینه مفاهیم فلسفی و پرسشهای اساسی میباشد آنستکه همه انسانها دارای خصوصیت فطری اندیشه و تفکرند.
اندیشه و تفکر نیاز به آموزش ندارد بلکه بیش از هر چیز نیازمند کسب مهارت است. لذا باید مهارتهای تفکر را در افراد پرورش داد و این پرورش میتواند در سنین بچگی و حتی خردسالی صورت گیرد.
در چند دهه اخیر بسیاری از کشورهای دنیا به این نتیجه رسیدند که قدرت استدلال بچهها و نیز قوت احکام اخلاقی ایشان باید تقویت گردد.
بصورت کلی اهداف مورد نظر در اجرای برنامه فلسفه برای کودکان بشرح زیر قابل ذکر است:
۱- ایجاد انگیزه در کودکان برای جستجوی معانی.
۲- ایجاد جایگاهی امن برای تأمل پیرامون مواردی که قبلا مورد تفکر قرار نگرفته است.
۳- در انداختن فکر و به چالش طلبیدن افکار دیگران.
۴- تحکیم ایدهها و افکاری که در اثر مواجهه با سایر اندیشهها ، استدلالی و منطقی میشود.
۵- تمرکز و عطف توجه در شنیدن سخنان دیگران، فکر کردن، بچالش خواندن و انعطاف پذیری در اندیشه.
۶- ایجاد روحیه تلاش برای اکتشاف مجموعه افکاری که منجر به استفهام یا طرح مسائل و مشکلات واقعی میشود.
۷- بازسازی نظام فلسفی برای آنکه در دسترس دانش آموزان و معلمان قرار گیرد.
۸- ایجاد ارتباط فکری با دیگران.
۹- پرداختن به تفکر با روشها و سطوح مختلف.
۱۰- فراهم آوردن جایگاهی امن برای بررسی افکار و ایدهها.
۱۱- آموزش احترام به اندیشه دیگران، ارزیابی افکار دیگران و تلاش برای جستجوی دلایل آنها نسبت به اعتقادات، سخنان و رفتار ایشان.
۱۲- توجه دادن دانش آموزان به منابع ذهنی ایشان و ایجاد خودباوری در آنها.
۱۳- تشویق دانش آموزان برای کشف و ساخت اندیشه نو بجای أخذ افکار دیگران و انعکاس آنها.
۱۴- نشان دادن ارزش و اهمیت بحث استدلالی به کودکان برای فهم بهتر و حل اختلاف.
۱۵- تشویق دانش آموزان برای جستجوی سوالات و تلاش برای حل آنها.
۱۶- تأکید بر ارزش بحثهای شفاهی و گفتگو با افراد.
۱۷- آموزش مهارتهای شناختی: از جمله منطق، فرااندیشه(مقصود از این مقوله رساندن دانش آموز به مرحلهای است که بطور ناخودآگاه به فرآیند اندیشه خویش و اصول حاکم بر آن توجه نماید)، مهارتهای اندیشه و تفکر…….